کد شجره نامه : ۸۱۲۱۳
حاج سیدحسین میرمحمدصادقی
فرزند مرحوم حاج سیدمحمدصادق
برادر مرحوم آیت الله سید محمدعلی صادقی
متولد ۲۰ شهریور ۱۳۱۰
آقا سید حسین در همان اوایل کودکی و درحالی که فقط سه سال سن داشتند، پدر بزرگوارشان حاج سید محمدصادق را از دست می دهند .
مرحوم حاج سید محمدصادق؛ نفر وسط در ردیف پایین
هفت فرزند ثمره زندگی سید محمدصادق بود؛ چهار دختر و سه پسر…
و این در حالی بود که بعد از فوت پدر خانواده، مسئولیت پرورش فرزندان، بر دوش مادری دلسوز و مهربان که خود از همین خاندان و فرزند مرحوم حاج سیدحیدرعلی میرمحمدصادقی بود، افتاد.
مادر، که شناخت خوبی از ستارگان شب داشت و از طریق آنها، زمان و ایام را به خوبی تشخیص میداد با تلاش و مجاهدت تربیت فرزندان را به لطف خدا به خوبی اداره می کرد.
شاخصه اصلی در این خانواده حیا و عفت بود؛ در حالی که منزل پدریشان در بازار بود، اما به اذعان کاسبان محل که چندین سال در نزدیکی خانه شان مشغول به کسب روزی بودند، حتی یک بار هم نگاهشان به قد و بالای مادر این خانه نیفتاده بود.
دوران کودکی در محله نو اصفهان سپری شد و سید حسین باید به مکتب می رفت…
پشت مسجد شاه یک امام زاده بود به نام امام زاده احمد و در آنجا اتاق هایی بود که شیخ محمد حسین آمن الرسول(عینی) معروف به شیخ مسئله گو که حق بزرگی نزد سادات اصفهان دارند و بسیاری از فرزندان سادات نزد ایشان خواندن و نوشتن را یاد گرفتند، مشغول به فراگیری علوم شد.
شیخ محمد حسین آمن الرسول به همراه پسرشان شیخ مهدی
خداوند رحمتشان کند، شیخ محمد حسین آمن الرسول مرد با تقوا و مهربانی بود اما در موقع بحث و درس جدی بود و گاه گاهی هم بچه هایی که سر کلاس صحبت می کردند و حرفشان را گوش نمی دادند را تنبیه می کرد و می گفت : دستت را بگیر مزه اش را بچش…
بعد از مکتب و یادگیری خواندن و نوشتن، حالا موقع آن است که سید حسین به بازار کار روند و کمک خرج زندگی در نبود پدر باشد. شاید ۱۵ سالی را در بازار باغ قلندر ها و در مغازه پارچه فروشی، منشی حاج عبد الرسول بود و به حسب اعتمادی که به سید حسین پیدا کرده بودند، حتی اموال و اسناد ملکیشان را نزد وی می سپردند.
البته در این دوران سختی که در بازار کار طی شد، تنها نبودند و در همان بازار با اخوان میرمحمدصادقی؛ حاج آقا بهاء و حاج آقا علاء رفاقتشان پایدار بود.
این دوران هم طی شد و حالا سید حسین که ۲۵ سال از عمر بابرکتش می گذرد و تازه تشکیل خانواده هم داده است، تصمیم به مستقل شدن در کار و شروع فصل جدیدی از زندگی را می گیرد و در کنار مسجد شفیعی مغازه ای را می خرد و مشغول به پارچه فروشی می شود.
ثمره زندگی ایشان هم چهار پسر و یک دختر می باشد. اولین فرزند آقا سید احمد که مهندس بوده و در اتاق بازرگانی تهران مشغول می باشند. دومی آقا سید محمدصادق که پزشک متخصص چشم هستند و در تهران خدمت گذار مردم هستند. آقا سید مجتبی هم که برای تحصیلات به خارج از کشور رفتند و همان جا مشغول شدند.
حاج آقا سید محسن هم که آخرین پسر ایشان می باشند، از روحانیون و اساتید حوزه و دانشگاه هستند و در مسجد شیخ بهایی اصفهان مشغول اقامه نماز و ارشاد مردم می باشند. تنها دخترشان هم پزشک متخصص داخلی هستند. البته داشتنن یازده نوه هم به شیرینی زندگی پر برکتشان افزوده است.
برادر بزرگترشان که از علماء بزرگ اصفهان بودند و به آیت الله صادقی مشهور شدند، پس از تحصیلات در نجف به اصفهان آمدند و به تدریس و پروش طلاب مشغول شد و سالها زعامت حوزه علمیه اصفهان بر عهده ایشان بود.
توصیه همیشگی آقا سید حسین به فرزندان و عزیزانشان، رعایت تقوا و دستورات الهی بوده و می گویند: من چیزی بهتر از تقوا بلد نیستم و هر کس تقوایش بیشتر باشد مقامش نزد خداوند بالاتر است.
با آرزوی سلامتی و طول عمر با عزت برای این عزیز خاندان
کانون همبستگی خاندان
سیدسعید میرمحمدصادقی :
زیر لوای آقا امیرالمومنین علی علیه السلام انشاالله سایه ایشان مستدام
سیدعباس میرمحمدصادقی :
واقعا” هربار زندگینامه هر یک از عزیزان خاندان را می خوانم هرکدام به نوعی در امور خیر و تلاش برای رضای خدا و محبت میان دوستان و آشنایان موثر بوده اند . اخلاق نیکو و منش پاکدامنی و پاکدستی ارث رسیده از پدرانشان آوازه بزرگ و کوچک است . الحمدوالله