کد شجره نامه: ۷۱۲۱۳۱
مرور سرگذشت انسانهای موفق گاهی از پیگیری روشهای موفقیت پر ثمرتر است. تحلیل و بررسی زندگی شخصیتهای برجسته میتواند برای کسانی که بهویژه در زندگی و کار به دنبال مسیر درست میگردند، نکات مؤثری داشته باشد؛ برخی انسانها اما فراتر از دنیای مادی گام برمیدارند، آنها علاوه بر موفقیت، مسیر ماندگاری را میپیمایند و خود را از همگنانشان متمایز میسازند. این افراد در میدان ایثار جوانمردی و کارآفرینی قدم میگذارند.
سید بهاءالدین یکی از این بزرگ مردان است؛ چه اینکه نیکوکاری را نه در حاشیهی فعالیتها، که به متن زندگیاش راه داده است. افراد زیادی در میدان فعالیت اقتصادی پیشرفت های چشمگیر داشتهاند، اما نام کسانی ماندگار میشود که راه نفوذ به قلبها را پیموده باشند.
سید بهاءالدین میرمحمدصادقی؛ پسر بزرگ سیدکمال الدین میرمحمدصادقی در سال ۱۳۰۰ ه ش در خانواده ای اصیل دیده به جهان گشود. پدر ایشان که از سادات فرهیخته اصفهان بود؛ بر اثر ظلم دستگاه رضا خانی در جوانی بیمار گشته و در حالی که سید بهاءالدین ۲۴ سال داشت، درگذشت و مسئولیت خانواده بر دوش او قرار گرفت. سید بهاءالدین از ابتدای نوجوانی با تلاش و فعالیت زیاد سعی در رشد خود، خانواده و جامعه ی مسلمین را داشت. سلوک این بزرگ مرد در طول ۸۸ سال مجاهده و تلاش آنقدر ارزنده و پرخیر بود که با وجود گذشت یک دهه از وفات ایشان همچنان ذکر و یاد ایشان بر سر زبانهاست. کتوم بودن و روحیه مخفی نگه داشتن نیکیهایشان باعث شد، خدمات ارزنده ایشان کمتر ثبت شده و به دیگران ارائه گردد.
نخستین و شاید تنها ترین خصلتی که بهاءالدین بدون تلاش به دست آورد؛ اصالت خانوادگی بود. پدرش، سیدکمال الدین از روحانیون و فرزند چهلم امام سجاد بود که شجره نامه او به تایید علمای بزرگ شیعه رسیده است. مادرش مرحومه حبیبه بیگم نیز از همین خاندان، و دختر مرحوم حاج علی محمد مدرس، از چهرههای مذهبی و مشهور شهر بود. ویژگی خانواده میرمحمدصادقی و مدرس چنان بود که در میان اهالی مذهب جایگاه شناخته شده ای داشتند.
پدربزرگ بهاءالدین مرحوم حاج سیدمصطفی، از نزدیکان آیت الله سیدمحمدتقی مدرس بود؛ تا آنجا که او را دندان عقل آقا سیدمحمدتقی می دانستند. آقا سیدمحمدتقی پسر عالم معروف شیعه، علامه سیدحسن مدرس است که در مجلس درس او صدها مجتهد پرورش یافتهاند. سیدمحمدتقی نیز که خود از بزرگان حوزه علمیه اصفهان شناخته میشد استاد مرحوم آیت الله حسین بروجردی بود. جد مشترک سیدمحمدتقی و حاج سیدمصطفی، عالم جلیل القدرآقا میرمحمدباقر میباشد .
حاصل زندگی پر مهرکمال الدین و حبیبه بیگم، سه فرزند پسر و دو فرزند دختر شد. بهاءالدین اولین فرزندی بود که خداوند به این خانواده عطا کرد. بعد از آن دو فرزند دختر با نامهای عزت آغا و آغا زهرا به دنیا آمدند و سیدعلاءالدین و سیدرضا فرزندان چهارم و پنجم آنها بودند.
برای رسیدن به بلندای بخشندگی
باید از آز وجود خویش بگذری.
حاج سید بهاء الدین به همراه برادر کوچک تر خود حاج سید علاء الدین علاوه بر کارآفرینی و راه اندازی صد ها کارخانه و کارگاه تولیدی؛ در راه اندازی صندوقهای قرض الحسنه، نقش کلیدی داشتند و موسسه ای برای ایجاد مدارس پایه گذاری کردند که بیش از یکصد مدرسه زیر نظر آنها ساخته شد. تاسیس و حمایت از موسسات خیریه، از جمله فعالیتهای دیگر ایشان بوده است.
خالی نمی ماند ز زر، دستی که احسان می کند
تقصیر در ریزش مکن، خورشید زرین چنگ شو
قطعا مهم ترین عامل پیشرفت و اثرگذاری انسان های بزرگ، تلاش و پشتکار و داشتن روحیه خیر خواهی و خدایی می باشد؛ اما سید بهاء الدین به نقل از اطرافیان خود رمز موفقیت و پیشرفت خود را این چنین بیان می کند :
من از دعای مادرم دست به خاک که میزدم طلا میشد و اگه یک جایی چاهی بود و من میخواستم از روی آن رد بشم ، چاه پوشیده میشد و هر آنچه درآمد داشتم به خلق خدا کمک میکردم و خدا هم میدانست من چیزی برای خودم نمیخواهم و می داد.
سرانجام در تاریخ ۹دی۱۳۸۸ سیدبهاءالدین میرمحمدصادقی ؛ پس از عمری تلاش و خدمت در عرصه کارآفرینی، خیرخواهی،مهربانی و دست گیری؛ به علت ناراحتی قلبی دار فانی را وداع گفته و پس از تشییع باشکوه، در بهشت زهرای تهران به خاک سپرده شدند.
فرازی از وصیت نامه ایشان:
« در تاریخ سی ام آذر ماه ۱۳۷۸ مطابق با سیزدهم ماه مبارک رمضان ۱۴۲۰ قمری، در شهر تهران توفیق الهی نصیب اینجانب، سیدبهاءالدین میرمحمدصادقی فرزند مرحوم سیدکمال الدین گردید؛ که به یاری خداوند متعال وصیتنامه خود را به وارث محترم و خانواده عزیزم، برادران و خواهران و سایرین بنویسم که انشاءالله بعد از فوت من به آن عمل نمایند.
اولاً این جانب از کودکی تا کنون معتقد به یگانگی خداوند متعال بوده و هستم که پروردگار یکتا، حکیم و علیم و قادر و توانا و سمیع و بصیر میباشد و معتقدم جز او خدایی نیست و او تنها خالق تمام هستی اعم از آنچه بشر تاکنون دیده و شناخته و یا بعدا خواهد شناخت؛ با اینکه عظمت دستگاه خلقت به حدی است که بشر هیچ وقت قادر به شناسایی آنها نخواهد بود.
اینجانب اعتقاد به ارسال پیامبران از طرف خداوند متعال برای هدایت بشر به راه راست، تا سر حد کمال را دارم و به حضرت آدم تا حضرت خاتمِ انبیاء «محمد مصطفی صلی الله علیه و آله» معتقدم و آنها را برحق و فرستادگان خدای متعال می دانم. و معتقدم همه مسلمانان و بنده حقیر باید به دستورات آنها که تماما در کتاب خدا قرآن مجید ذکر شده عمل نمایند.
اینجانب مولای متقیان امیرالمومنین علیبنابیطالب علیه السلام را وصی بلافصل پیغمبر و جانشین آن حضرت میدانم؛ که این جانشینی به دستور خدای بزرگ انجام شده و همچنین یازده فرزندان آن حضرت یکی پس از دیگری وصی و خلیفه بر حق مسلمین میباشند و اطاعت از دستورات آنها برهمه واجب و لازم است و معتقدم امام دوازدهم بنا به خواست خداوند متعال، زنده و از انظار غایب میباشند و انشاءالله به خواست خدای متعال ظاهر میشوند و دنیا را پر از عدل میکنند.
من خدای قادر متعال را عادل میدانم و معاد و روز قیامت را بر حق میدانم و این دنیا را دار عمل و امتحان میدانم و بر زنده شدن بعد از مرگ اعتقاد دارم و حساب و کتاب اعمال به خواست خدای بزرگ رسیدگی و هرکس به سزای اعمال خود که در طول عمر در دنیا انجام داده میرسد و ابداً به کسی ظلم نمیشود؛ بلکه خداوند متعال ارحمالراحمین است و نسبت به بندگان خود مهربان است. اینجانب امیدوارم گنهکاران و این حقیر عاصی را مشمول عفو و بخشش خود قرار دهد.
اینجانب کار و عمل خدا پسندانه نکردهام که ذرهای جبران این همه لطف الهی که در مدت عمر، شامل حالم شده بنماید؛ فقط به عفو و بخشش و کرامت و ارحم الراحمینی خدای متعال دل بستهام و امیدوارم در مدت عمر من خدای متعال که نسبت به این بنده کوچک خیلی عنایت و بزرگی فرموده و من از خدای قادر متعال بسیار راضی هستم و شکر گذارم و آرزو دارم خدا هم از نظر ذره پروری یک ذره از من راضی باشد.
اینجانب از همه بازماندگان، زن و فرزندان، پسران و دختران و نوه و فرزندان آنها التماس دعا دارم. من از همه راضی هستم و همچنین از برادران و خواهران و خانواده آنها و کلیه همکاران و کارکنان کارخانجات و دوستان و آشنایان تقاضای عفو و بخشش میکنم و حلالیت میطلبم و طلب مغفرت دارم. ضمناً از نزدیکان تقاضا دارم هرکسی را که میدانند با من ارتباط و آشنایی داشته، اعم از ارتباط کاری یا غیر کاری؛ از آنها برای من طلب بخشش و گذشت نمایند و در این خصوص تکبر نکنند و نگویند که این شخص کیست که برای پدرمان از او طلب بخشش نماییم. برای من از کارگر و کارمند و دوست و طرف حساب هر کسی باشد، [حلالیت طلبیده] بگویید وصیت پدر است باید عمل کنیم. همه را فقط به خدای بزرگ می سپارم و دعا می کنم تا آخر عمر سلامت و موفق به انجام دستورات الهی باشند. من از همه تقاضا دارم، بیشتر! خدای یگانه را در نظر داشته باشند و به دستوراتش عمل کنند و هرگز مرتکب گناه نگردند و نسبت به فرزندان خود در اجرای احکام اسلام، نماز و روزه و سایر واجبات کوشا باشند و برای جلوگیری از گناه و محرمات سختگیر باشند.
من در حال حاضر ۱۸ نوه و ۱۰ نتیجه دارم. خدای متعال آنها را حفظ کند؛ همه را به خدا می سپارم و از آنها میخواهم نماز را به وقت بخوانند و همه واجبات را انجام دهند و از گناه پرهیز کنند. اینجانب راضی نیستم اگر وُراث من و فرزندانشان از ارث من و مال من خدای ناخواسته صرف عمل گناه بنمایند و اگر چنین کنند در قبر آنها را نفرین میکنم و برای عاقبت آنها خوش نخواهد بود و از آنها میخواهم کار و کوشش کنند و از تنبلی پرهیز نمایند. سعی کنند سرمایه خود را حفظ کنند که هم خود در حد متوسط استفاده کنند و هم به مستحقین انفاق نمایند و یار و یاور مظلومان باشند و در همه جا و همه حال خدا را حاضر و ناظر بدانند و مرتب برای حقیر از خدای بزرگ و از بندگان خدا طلب مغفرت و بخشش بنمایند و بدانند؛ «عمر، خیلی زود میگذرد» .
انسان موقعی از گذشته و اعمال بد -اگر خدای نخواسته داشته باشد- پشیمان میشود که دیگر پشیمانی سودی ندارد و خواه ناخواه باید از دنیا برود. من معتقدم مرگ نیز یکی از نعم الهی است؛ چون زندگی در پیری مشکل است و برای آدم پیر و علیل مرگ نعمتی است که خداوند ارزانی میدارد. خوشا به حال کسانی که آخر عمر سعادتمند از دنیا میروند و کارنامه خوبی دارند.
اینجانب که یکی از بندگان قاصر خدا هستم به ارحم الراحمینی خدای بزرگ امیدوارم که بنده نوازی فرموده از سر تقصیرات من درگذرد و مرا عفو فرماید.
والسلام علی من اتبع الهدی
جهت ورود به صفحه یادبود حاج سید بهاء الدین میرمحمدصادقی کلیک فرمایید
ناشناس :
آفرین
ماشاء الله
ناشناس :
هرگزنمیرد ان که دلش زنده شد به عشق
عاش سعیدا ومات سعیدا
سید محمد خادمی :
با سلام
وجود همچین شخصیتی تا ابد واسه انسان درس زندگی داره
خدا رحمتشون کنه
گیتی میرمحمدصادقی :
خدا رحمت شون کنه. ما به اتفاق خانواده در اغلب سالها در روزهای عید غدیر، برای عرض تبریک خدمتشون می رفتیم که برای ما یک روز به یاد ماندنی در هرسال بود .مرد شریفی بودند.
ناشناس :
رحمه الله علیه رحمه واسعه
سیداحمد میرمحمدصادقی :
روحشان بزرگشان شاد انشاالاه ازهمه ما راضی باشند
ناشناس :
تشکر بابت زحمات، در متن به اشتباه پدر بزرگوارشان چهلمین فرد به امام سجاد نوشته شده است که باید تصحیح گردد. پدر ایشان چهلمین فرد از حضرت علی هستند.
مدیر فنی :
تشکر از دقت شما. انشاالله بررسی و اصلاح میشود.
محمدرضاتوکلی- دبستان سادات :
ان شاالله که روح پاک ومطهر و بلند این مرد خیر گشاده دست و دریادل با اجداد طاهرینش محشور باشد و درجاتشون عالیست، متعالی گردد و خداوند ما را امانتدار خوب و امینی برای میراث خیر و پربرکت ایشان قرار دهد.